دکترها می گویند آلزایمر گرفته ام

یعنی روزی می رسد

که تو را به جا نیاورم

از کنارم رد شوی و

صدای گامهایت را فراموش کرده باشم

و بوی عطرت رانشناسم

دکترها غلط کرده اند

تو غده ای سرطانی هستی

که در خاطرات من

جا خوش کرده ای

وهرروز بزرگتر می شوی

حالا صفحه ی مانیتور پر است از تصویر تو

که برای دکترها شکلک در می آورد

بگذار

هرقدر دوست دارند

عکس بگیرند و مدرک جمع کنند

*

این غده هیچ چیز که نباشد

سردرد مهربانیست

که تورا

به خاطرات فراموش شده ام

پیوند می زند

 

 



تاريخ : 12 / 2 / 1392برچسب:, | 15:42 | نویسنده : مرضیه |
  • نور زهرا
  • علی شش